ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

سیاوش بابایی

باری سوار گُرده‌ی مردم نکرده‌ایم
خود را به نعمتی گذرا، گم نکرده‌ایم

گر در تنور دست تهی پیش برده‌ایم
یک جو طمع به حرمت گندم نکرده‌ایم

دریای شوربخت صبوریم و سال‌هاست
طوفان کشیده‌ایم و تلاطم نکرده‌ایم

جنگل گواه باش اگر خانه سرد بود
یک شاخه از درخت تو هیزم نکرده‌ایم

ما را به جرم آینه بودن شکسته‌اند
زیرا به روی رنگ، تبسم نکرده‌ایم

نظرات 3 + ارسال نظر
سهیلا جمعه 12 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 15:09 http://totem.blogfa.com

آینه ای که به جرم تبسم نکردن به رنگ شکسته...
تعبیر جالبی است!

تینا چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1395 ساعت 01:31

عالی بود واقعا لذت بردم

بهمن یکشنبه 12 آبان‌ماه سال 1398 ساعت 02:02

سلام ، مگه شاعر شعر آینه مجید افشاری نیست ؟ پس چرا هم اسم شاعر ذکر نشده و هم شما اسم خودتو نوشتی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد