ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
باید خبر را بیخبر باشی بفهمی
در انتظارش پشت در باشی بفهمی
حال مرا وقتی که در فکر تو غرقم
از من مگر دیوانهتر باشی بفهمی
آیا چه میدانی از این خاکستر سرد؟
در عشق باید شعلهور باشی بفهمی
یکدو قدم نه... شعر را باید که وقتی
یک عمر با من همسفر باشی بفهمی
بیهوده فرزندم نمیخوانم غزل را
حس مرا باید پدر باشی بفهمی
•
بهتر که با من نیستی همدرد، هرچند
تازه نمیفهمی اگر باشی بفهمی
چیزی نمیفهمی تو از این داغنامه
حرف مرا باید جگر باشی بفهمی
مجتبیٰ فرد
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1394 ساعت 01:45