ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

بنیامین دیلم کتولی

به ایمان ضعیفی بسته‌ام این قلب پر شَک را
چون آن‌هایی که می‌بندند با نخ، بادبادک را

یقین دارم که در تاراج گندم‌زار خواهی دید
کلاغی را که با خود می‌برد قلب مترسک را

دلم بر پاشنه می‌چرخد و آرام می‌خواند
یکی بردارد از لولای در این جیرجیرک را

جهان در پیش پایم سنگ‌ها انداخت امّا من
به دریا می‌رسانم عاقبت این رود کوچک را

تماشا کن که در چشمت چه شوق سوختن دارم
بسوزانم
بسوزانم
بیاور زود فندک را...

نظرات 1 + ارسال نظر
غزل فاضل یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 23:59

عالیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد