ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
شیراز چشمهای تو را مست میشوم
شیراز چشمهای تو را هی تلو تلو...
«راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست»
راهیست راه عشق، که دارم عقب... جلو...
آغوش باز کن و مرا در برت بگیر
یک مست، قصد کرده در آغوش تو ولو...
نگذار ماهی تو از این تور بپرد
شادم به روزهای کماکان نیامده
شادم به روزهای سپیدم کنار تو
هی دلخوشم به سال جدیدی که دیده است
من را که در تدارک عیدم، کنار تو
یادش بخیر، خواب گلستان، بهار بود
گلهای زرد و سرخ که چیدم، کنار تو
شیرین شوید کام غزلگریههای تلخ!
این روزها که خلوت شبها مرا گریست
یک جور طعنه زد که غریبی، گمی، کمی
با آستین خیس زدودیم اشک را
ای آستین خیس، تو که باز هم نمی...
ای بغضهای هر شبه من را رها کنید
ای لحظههای عاصی و دلتنگ و دمدمی
یک دم نشان دهید مسیری که خانهاش
جرأت دهید در بزنم با بهانهاش
مهلت دهید سر بگذارم به شانهاش
شاید که اشکهای مرا بوسهای دهد...
مجتبیٰ فرد
سهشنبه 28 بهمنماه سال 1393 ساعت 16:38