ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
میرسد یک روز، فصل بوسهچینی در بهشت
روی تختی با رقیبان مینشینی در بهشت
تا خدا بهتر بسوزاند مرا، خواهد گذاشت
یک نمایشگر در آتش، دوربینی در بهشت
صاحب عشق زمینی را به دوزخ میبرند
جا ندارد عشقهای این چوناینی در بهشت
گیرم از روی کَرم گاهی خدا دعوت کند
دوزخیها را برای شبنشینی در بهشت
با مرامی که من از تو باوفا دارم سراغ
میروی دوزخ مرا وقتی ببینی در بهشت
من اگر جای خدا بودم برای «ظالمین»
خلق میکردم به نامت سرزمینی در بهشت
مجتبیٰ فرد
سهشنبه 20 آبانماه سال 1393 ساعت 01:01