ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

نغمه مستشار نظامی

از بید، مشک می‌چکد، از برگ گل، گلاب
بیدار شو درخت جوانم، چه وقت خواب؟

بیدار شو که پیچک و میخک، نسیم و برگ
در رقص آمدند از این شعرهای ناب

بیدار شو که پنجره دل‌تنگ عطر توست
د‌ل‌تنگ رنگ پیرهنت در میان قاب

پیراهن شکوفه‌ای گل‌بهی بپوش
تا شبنم از طراوت رویت شود شراب

دلواپس حسودی چشم چمن مباش
اسپند دود کرده برای تو آفتاب

آیینه را مقابل لب‌های من بگیر
من زنده‌ام به عشق غزل‌های بی ‌کتاب

بیزارم از دریچه بی‌برگ و بی‌درخت
من را به انتظار چرا می‌دهی عذاب

بیدار می‌شوی تو... بهاران خجسته است
بیدار شو جوانه بختم... دگر نخواب!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد