ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

جواد نعمتی

رخساره‌اش سی‌ساله اما پاک و کودک بود
قربانی یک ارتباط نامبارک بود

می‌گفت اهل هر چه فکرش را کنی هستم
اما خودش اهل محلی سمت قلهک بود

دستش دعا می‌شد دوا می‌شد و گل می‌داد
من باغ بی‌بر بودم و دنیا مترسک بود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد