ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

میثم امانی

صبح، روزی پشت در می‌آید و من نیستم
قصه‌ی دنیا به سر می‌آید و من نیستم

یک نفر دلواپسم این پا و آن پا می‌کند 
کاری از من بل‌که بر می‌آید و من نیستم 

خواب و بیداری... خدایا باز هم در می‌زند
نامه‌هایم از سفر می‌آید و من نیستم

هر چه من می‌آمدم تا نبش کوچه، او نبود 
روز آخر یک نفر می‌آید و من نیستم

در خیابان، در اتاقم، روی کاغذ، پشت میز 
شعر تازه آن قدر می‌آید و من نیستم

بعدها اطراف جای شب‌نشینی‌های من 
بوی یک سیگار زر می‌آید و من نیستم

بعدها وقتی که تنها خاطراتم مانده است 
عشق روزی ره‌گذر می‌آید و من نیستم
نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه یکشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 09:34

مناسبتی بزارید خو
عیده

تگ امام رضا رو کلیک کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد