ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

علی‌اکبر یاغی‌تبار

ای مقام قدسی قاف ای مگس
ما تو را سیمرغ می‌دانیم و بس

یک وجب خاک، آخورِ ما هُدهُدان
آسمان، شش‌دانگ تحویل مگس

ما چه ربطی با پریدن داشتیم
ای سقوط ای آنِ دور از دسترس

خسته‌ایم از این سلوک بی‌دلیل
خسته‌ایم از این تکاپوی عبث

بال و پر واکرده‌ایم آخر که چه؟
ای خوشا کز کردنِ کنج قفس

کاشکی می‌کرد دست نیستی
خشک‌شاخ هستی ما را هرس

من خودم را در کجا گم کرده‌ام؟
خوب می‌دانند اصحاب مگس

نوشدارو هم به درد من نخورد
ای «نبودن» تو به فریادم برس
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد