ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

علی‌اکبر یاغی‌تبار

در این روزگار سراسر سیاه
به یک مرد ِبی‌مادر ِبی‌پناه
به یک مرد تنهای بی‌تکیه‌گاه
مگر می‌شودکه خیانت نکرد؟!

در این روزگار «نباید نوشت»
به یک مرد اهل «نه زیبا نه زشت»
به یک مرد بنویس: «بی سورنوشت»
مگر می‌شود که خیانت نکرد؟!

در این روزگار ِشبیه خودت
به یک مرد ِیک عمر دریاصفت
که جرمی ندارد به جز معرفت
مگر می‌شود که خیانت نکرد؟!

در این روزگار لجن در لجن
به مردی مقدس همانند من
ابرقدرت ِسرزمینِ سخن
مگر می‌شود که خیانت نکرد؟!

به احساس این شاعر ناامید
که از زندگی هیچ خیری ندید
که خون تن ِدفترش می‌چکید
مگر می‌شود که اهانت نکرد؟!

مگر می‌شود که خیانت نکرد؟!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد