ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

محمد عابدینی

حتی پس از آن توبه و پیمانه شکستن
از طعم سبویت نتوان ساده گذشتن

طوفان شده دریای غزل در دلم اما
با لب زده‌ای بر لب من مُهر نگفتن

این حسرت دیرینه به دل مانده که ای کاش
قسمت بشود ثانیه‌ای با تو نشستن

گیسوی تو در باد و چه آسان شده بر من
با دیدن این منظره‌ها شعر نوشتن

هر تار تو تیری به دل و پود تو توری
کی می‌شود از این همه پیوند گسستن

«تا بوده چنین بوده و تا هست چنین است»
این عادت دل دادن و دل پس نگرفتن

جمع دو سه تا قافیه هرگز شدنی نیست
مثل من و عاقل شدن و دل نسپردن
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد