کفر است و غزل آیهی شیطانی چشمت
ای کفر و غزل، مست مسلمانی چشمت
دل، مست عراقی غزلهای نگاهت
جان، شیفتهی سبک خراسانی چشمت
دمساز لبت، رودکی شوق بخاراست
ای شاه جهان، بی سر و سامانی چشمت
من، شروهترین فایز شبهای جنوبم
زندانی خاقانی شروانی چشمت
عطار نشابوریِ گلهای بهشتیست
قانون شفای مژهدرمانی چشمت
گم میشود اسطورهی غمهای تهمتن
در خاطرهی سبز سمنگانی چشمت
جمعاند مضامین پریشانی و تردید
در کوچهی خیام پشیمانی چشمت
شیرینی فرهاد بخارای خیالی
بلخ است سمرقند غزلخوانی چشمت...