ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

جواد منفرد

تویِ شیرینی، تو اول! قند، دوم می‌شود
مزه‌ی سوهان اعلا پیش تو گم می‌شود

بین قُطاب و گز و نُقلِ محلی ساده است
حدس این‌که طعم لب‌های تو چندم می‌شود!

روزها رد می‌شود، چشمت شرابی کهنه‌تر
پلک‌هایت کم‌کَمک تبدیلِ به خُم می‌شود

هر کجا ساکن شوی در نقشه، مانند شمال
جمعیت آن‌جا گرفتار تراکم می‌شود

چشم‌بسته، هر کسی بویت کند توی سرش
باغ‌های پُر گُلِ قُمصر تجسم می‌شود

ماه را جای تو می‌گیرم نمی‌دانم چرا
این‌قدر این روزها سوءتفاهم می‌شود!

دود کن اسپند را، چشم حسود از دیدنت
شورِ شور، اصلاً دو تا دریاچه‌ی قم می‌شود
 
وقتِ شرعی، لطف کن از پیش مسجد رد نشو
موجبات سستیِ ایمان مردم می‌شود

وسوسه یعنی تو! شالی‌زار هم یعنی بهشت
بی‌خودی آدم دچار سیب و گندم می شود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد