ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مریم جعفری آذرمانی

تا سرم در دست‌هایم هست، از سر می‌نویسم
روی هر جایی که باشد - سقف یا در - می‌نویسم

من درم، قفلم؛ که دیگر رد شدن از من محال‌ست
می‌رسم تا سقف، برمی‌گردم از سر می‌نویسم

بی‌قلم، بی‌برگ، بی‌گل هم که باشم، من درختم
شاخه‌ای دارم که رویش هی کبوتر می‌نویسم

شاعرم؛ حتا اگر اندیشه را از من بگیری
هر چه را ننوشته باشم، باز از بر می‌نویسم

گاه شعرم، گاه حرفم، گاه لفظی بی‌هجایم
از هر آن چیزی که هستم، باز کمتر می‌نویسم

صرف کن فعلِ نوشتن را، مرا آخر بیاور
می‌نویسی، می‌نویسد، جورِ دیگر می‌نویسم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد