ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

سیامک بهرام‌پرور

آغاز می‌کنم غزلم را به نام تو
حبل‌الورید شعر مرا خون تازه شو

حبل‌الورید غیرتِ مردانِ مرد نیست
حبل‌الورید: قیمت یک تار موی تو

نزدیک‌تر به تو… نه! تو نزدیک‌تر به من
اصلاً نه این نه آن… فقط از پیش من نرو -

- تا آیه‌آیه، وحی برقصم شبیه شعر
تا شعله‌شعله، نور بپاشم به کوچه‌و -

- خواب هزار ساله‌ی این شهر منجمد
شهر چراغ‌قرمز و آژیر و تابلو -

- در این نبرد تن به تن آشفته… تن به تن؟!
نه، یک هزار و سیصد و هشتاد و سه به دو!

بانو! تمام بُعد زمان روبه‌روی ماست
تاریخ، حرف کهنه و این عشق حرف نو

تو حرف تازه‌ای و غزل می‌زند ورق -
- تقویم را و تا ابدیت، جلو‌جلو -

هر صفحه را به بوسه‌ی تو مُهر می‌کند
خیام، مست عطر دهانت، تلو‌تلو -

… می‌آید و دوباره رصد می‌کند… تو را
شک می‌کند… دوباره رصد می… دوباره… دو -

نه! صد هزار باره! یقین می‌کند!… و بعد:
تاریخ نو: ۱/ ۱/ یک‌سال بعد تو!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد