ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

اصغر عظیمی‌مهر

گر چه با کپسول اکسیژن مجابت کرده‌اند
مادرت می‌گفت دکترها جوابت کرده‌اند
 
مرگ تدریجی‌ست این دردی که داری می‌کِشی
منتها با قرص‌های خواب، خوابت کرده‌اند
 
خواب می‌بینی که در «سردشتی» و «گیلان غرب»
خواب می‌بینی که در آتش کبابت کرده‌اند
 
خواب می‌بینی می‌آید بوی ترش سیب کال
پس برای آزمایش انتخابت کرده‌اند
 
خواب می‌بینی که مسولان بنیاد شهید
بر در دروازه‌های شهر قابت کرده‌اند
 
خواب می‌بینی کنار صحن «بابا یادگار»
بمب‌ها بر قریه‌ی «زرده» اصابت کرده‌اند
 
قصر شیرینی که از شیرینی‌ات چیزی نماند
یا پلی هستی که چون سرپل خرابت کرده‌اند؟
 
خوشه‌خوشه بمب‌های خوشه‌ای را چیده‌ای
بادِ خاکی با کدامین آتش آبت کرده‌اند؟
 
با کدامین آتش ای شمعی که در خود سوختی
قطره‌قطره در وجود خود مذابت کرده‌اند؟
 
می‌پری از خواب و می‌بینی شهید زنده‌ای
با چه معیاری –نمی‌دانم– حسابت کرده‌اند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد