ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
این محال است گدا از درتان رد بشود
یا خجالت بکشد یا که مردّد بشود
این محال است فراموش کنی نوکر را
یا که راه کَرمت گاه به ما سد بشود
یک دم از خانه ی ارباب جدایی... هیهات
حال و روز سگ اگر خوب اگر بد بشود
تو صلاح همه را بهترشان میدانی
این مهم نیست گدا هرچه بخواهد بشود
حاجت ما که به جز کرب و بلا نیست ولی
قسمت این است فقط زائر مشهد بشود
این محال است که در لطف شما شک بکنم
تا ابد نیز اگر حاجتمان رد بشود
مجتبیٰ فرد
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 ساعت 02:28