ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

اعظم سعادت‌مند

باور نکن پای رقیبی در میان باشد
من می‌روم تا عشق، سهم دیگران باشد

سر می‌گذارم روی زانویم نمی‌خواهم
برشانه‌هایت دیگر این بار گران باشد

تنها رهایم کن نگهبانی نمی‌خواهم
بهتر که این گنجینه دست یاغیان باشد

در شعرهایم دیگر از شیراز می‌گویم
حتی اگر عمری دلم در اصفهان باشد

چون زنده‌رود آن قدر مغرورم که می‌میرم
تا نام من بی نامِ دریا، جاودان باشد

این عشق را می‌خواستم روزی به هر قیمت
حالا نمی‌خواهم اگر هم رایگان باشد
نظرات 1 + ارسال نظر
تینت جمعه 24 فروردین‌ماه سال 1403 ساعت 00:58

چقد دنبال شعر بودم خیلی قشنگههه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد