ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مجید آژ

یک قدم پیش یک قدم به عقب، حال من وقت دیدنت این است
حال سرباز بی‌نوایی که رو به هر سمت و سو کُند، مین است

از بساط منِ شکسته‌فروش، نگذر این قدر بی‌تفاوت و سرد
چیزی از من بخر، خیالت جمع، قیمت دل شکسته پایین است

ﺣﺎﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ نپرﺱ، ﺑﯽ ﺗو، ﺧﺮﺍﺏ؛ ﻣﺜﻞ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺩﺍﺋﻢ‌ﺍلخمرت
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺍﺻﻠﯽ ﻏﻤﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ، ﺣیف، ﺟﻨﺲ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭼین ﺍﺳﺖ

دست‌گرمی چشم سگ‌دارت استخوان‌استخوان جویده شدم
روز بازی چه بر سرم آید، اگر امروز روز تمرین است

تا که تعبیر خواب‌هایم را مو به مو بشنوم شبی بر دار
روسری را ، که در پریشانی، گیسوان تو ابن‌سیرین است

باز کن بال‌های پنجره را، بس که زل زد به آسمان دق کرد
زنگ در ناله می‌کند، بشتاب،گوش دیوار خانه سنگین است

باز در انتظار دیدارت کوچه را جرعه جرعه نوشیدم
ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ته‌نشین آن باشی تلخی انتظار شیرین است

نظرات 1 + ارسال نظر
مجید آژ سه‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:41

خیلی قشنگه چون هم اسمش مجیده و هم فامیلش آژه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد