ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

محمدکاظم کاظمی

این پیاده می‌شود، آن وزیر می‌شود

صفحه چیده می‌شود داروگیر می‌شود


این یکی فدای شاه‌، آن یکی فدای رخ‌

در پیادگان چه زود مرگ و میر می‌شود


فیل کج‌روی نمود، این سرشت فیل‌هاست‌

کج‌روی در این مقام دل‌پذیر می‌شود


اسپ خیز می‌زند جست‌وخیز کار اوست‌

جست‌وخیز اگر نکرد، دست‌گیر می‌شود


آن پیاده‌ی ضعیف، راست‌راست می‌رود

کج اگر که می‌خورَد، ناگزیر می‌شود


هرکه ناگزیر شد، نان کج بر او حلال‌

این پیاده قانع است‌، زود سیر می‌شود


آن وزیر می‌کُشد، آن وزیر می‌خورد

خورد و برد او چه زود چشمگیر می‌شود


ناگهان کنار شاه خانه‌بند می‌شود

زیر پای فیل پهن‌، چون خمیر می‌شود

آن پیاده‌ی ضعیف، عاقبت رسیده است‌

هرچه خواست می‌شود، گر چه دیر می‌شود


این پیاده‌، آن وزیر... ـ انتهای بازی است ـ

این وزیر می‌شود، آن به‌زیر می‌شود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد