ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
انتهای شک اگر انکار باشد بهتر است
هر خطای فاحشی یک بار باشد بهتر است
مِهر کس را بیگدار از قلب خود بیرون نکن
قبل هر اخراج اگر اخطار باشد بهتر است
هر که میخواهد به دست آرد دلی از سنگ را
در کنار صدق اگر مکّار باشد بهتر است
بیم خوابآلودگی دارد مسیر مستقیم
راه اگر پرپیچ و ناهموار باشد بهتر است
روبهروی خانه وقتی هرزهچشمی خانه کرد
جای چشم پنجره، دیوار باشد بهتر است
بوسه با اکراه، شیرینتر ز آغوش رضاست
گاه جای اختیار، اجبار باشد بهتر است
بوسههای مخفیانه غالباً شیرینترند
پشتپرده دست اگر در کار باشد بهتر است
در کنارم در امانی از گزند روزگار
گل میان بازوان خار باشد بهتر است
گیسوانت را بپیچ این بار دور گردنم
گاه اگر اعدام در انظار باشد بهتر است
تا بگیری پاسخت را خیره در چشمم شدی
گاه پرسش هر قَدَر دشوار باشد بهتر است
چشم عاشق چون نداند قدر روز وصل را
دائماً در حسرت دیدار باشد بهتر است
شکوههای کهنه اما چون لحافی چرکمُرد
بعد از این هم گوشهی انبار باشد بهتر است
قیمت دنیای جاویدان بهای مرگ نیست
زندگی تنها همین یک بار باشد بهتر است