ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مژگان عباس‌لو

موج است او که از نفس افتاده
برخاسته ا‌ست اگر سپس افتاده

غمگین نباش، بیشه‌ی خالی! شیر،
شیر است اگر چه در قفس افتاده

بویی از او نبرده نسیم الّا
صدها غزال در هوس افتاده

عشق اتفاق ِ ساکت و بی‌رحمی ا‌ست
هرجا دلی شکست پس افتاده

تقصیر او نبود دل از من برد
شهد است هر کجا مگس افتاده

از سیب‌ها بپرس به جز معشوق
عاشق به پای هیچ‌کس افتاده؟

از جا بلند می‌شود او یک روز
مانند موج ِ از نفس‌ افتاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد