ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
فریاد و آه و ناله و هر چیز از این قبیل!
تو ساکتی و عشق تو در من به قال و قیل
حرفی به من بزن! که بدانم هنوز هم…
حتا اگر نباشم، روزی به هر دلیل
در وصف عشق هر چه شنیدیم ناقص است
چیزی شبیه قصهی تاریکی است و فیل
کوتاه اگر چه آمدهام، همّتت بلند
دستت اگر رسید به خرمای بر نخیل
زنها همیشه دسته گلی آب دادهاند!
اینجا به رود کرخه و آنجا به رود نیل
مجتبیٰ فرد
پنجشنبه 1 فروردینماه سال 1392 ساعت 12:15