ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
کنار عکس تو پر ازحال و هوای گریهام
شِکوه نمیکنم ولی پر از صدای گریهام
شکوه نمیکنم ولی حریف دنیا نمیشم
مثل یه بغض کهنهام جون میکَنم وا نمیشم
برق کدوم ستاره زد تو چشمایی که یادمه
تو دل سپردی از ازل تو پر کشیدی از همه
حس کدوم فاصله بود که از رگ تو کنده شد
بین کدوم دقیقه بود که قلب تو پرنده شد
شکوه نمیکنم ولی دنیا فقط یه منظرهس
تو اون طرف من این طرف فاصله مون یه پنجرهس
تو قصه موندی همه شب، تو ریشه بستی همه جا
اسم تموم کوچهها، سهم تموم آدما
من از هجوم خستگی حریف دنیا نشدم
کنار سفرهی زمین نشستم و پا نشدم