ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مژگان عباس‌لو

بیدار شد از خواب، دید اردیبهشت است
آب و هوا سرشار از عطر فرشته ا‌ست

در برکه‌ی چشمان تو گم کرد خود را
از یاد برد آهسته‌آهسته که زشت است

فهمید در لبخند تو رازی است پنهان
پیشانی‌ات پیداتر از هر سرنوشت است

یک عمر بذر کینه در دل کاشت اما
عشق تو توفان بود و زد بر هرچه کشت است…

تنها نمی‌ماندی نبودم، برکه‌ی من!
دنیا پر از ما جوجه‌اردک‌های زشت است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد