ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

جلیل صفربیگی

این سیب را چه‌گونه دهانی نچیده است
این سیب را که این همه سرخ و رسیده است

سیبی که عکس عادت و قانون جاذبه
سوی خودش تمام زمین را کشیده است

بی‌شک کلید روضه‌ی رضوان به دست اوست
آن باغبان که میوه چون‌این پروریده است

بازار سیب سخت کساد است حیرتا!
این سیب را خدا ز چه باغی خریده است

این کیست این که در تب سیبی چون‌این قشنگ
دست و دل از تمام عزیزان بریده است

این مرد این که در پی یک میوه‌ی حلال
از عرش تا به فرش خدا را دویده است

آری منم که در تب سیبی چون‌این قشنگ
این گونه رنگ سبز سرودم پریده است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد