ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

اعظم سعادت‌مند

من و هراس سقوط از فراز  جاذبه‌ها
که راه می‌روم از روی تیزی لبه‌ها

شنیدنی است کشیشی که اعتراف کند
شنیدنی‌تر از آن اعتراف راهبه‌ها

مرا به قطب خودت، قطب عشق می‌بردی
مخالف جهت بادها و عقربه‌ها

حساب کردم از این عشق سودها ببرم
غلط ازآب درآمد ولی محاسبه‌ها

و اعتماد به عشقت نتیجه‌اش این شد
زنی رها شده‌ام درهجوم شائبه‌ها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد