ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
شبی شراب به یاد تو نازنین خوردم
شراب ناب از انگور دستچین خوردم
به کوچه آمده بودم کمی هوا بخورم
که چشم مست تو را دیدم و زمین خوردم
بریده بود تب تشنگی امانم را
برای رفع عطش آب آتشین خوردم
یکی سلامتی تو، یکی به عشق تو، باز
یکی به یاد تو عاشقترینترین خوردم
به مست خرده مگیر، از سیاهمستی بود
هزار مرتبه تا پا شدم زمین خوردم
تو پشتپا به دل من، من از زبان تو زخم
تو آن چونآن زدهای و من این چوناین خوردم
مجتبیٰ فرد
پنجشنبه 12 بهمنماه سال 1391 ساعت 01:51