ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

نغمه رضایی

من که تسبیح نبودم، تو مرا چرخاندی
مشت بر مهره‌ی تنهایی من پیچاندی

مهر دستان تو دنبال دعایی می‌گشت
بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی

ذکرها گفتی و بر گفته‌ی خود خندیدی
از هم‌این نغمه‌ی تاریک مرا ترساندی

بر لبت نام خدا بود، خدا شاهد ماست
بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی

دست ویران‌گر تو عادت چرخیدن داشت
عادتت را به غلط چرخه‌ی ایمان خواندی

قلب صد پاره‌ی من مهره‌ی صد دانه نبود
تو ولی گشتی و این گم‌شده را لرزاندی

جمع کن: رشته‌ی ایمان دلم پاره شده است
من که تسبیح نبودم، تو چرا چرخاندی؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد