ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

امید صباغ‌نو

مثل هر شب هوس عشق خودت زد به سرم
چند ساعت شده از زندگی‌ام بی‌خبرم
 
این همه فاصله؛ ده جاده و صد ریل قطار
بال پرواز دلم کو که به سویت بپرم
 
از هم‌آن لحظه که تو رفتی و من ماندم و من
بین این قافیه‌ها گم شده و دربه‌درم
 
تا نشستم غزلی تازه سرودم که مگر
این همه فاصله کوتاه شود در نظرم
 
بسته‌بسته کدئین خوردم و عاقل نشدم
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
 
بی‌تو دنیا به درک، بی‌تو جهنم به درک
کفر مطلق شده‌ام دایره‌ای بی‌وَتَرم
 
من خدای غزل ناب نگاهت شده‌ام
از رگ گردن تو، من به تو نزدیک‌ترم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد