ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

حامد عسکری

ای لب تو قبله‌ی زنبورهای سومنات
خنده‌ات اعجاز شهناز است در کرد بیات

مطلع یک مثنویِ هفت مَن، زیبایی‌ات
ابروانت، فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلات

من انار و حافظ آوردم، تو هم چایی بریز
آی می‌چسبد شب یلدا هل و چایی نبات

جنگل آشوب من، آهوی کوهستان شعر
این گوزن پیر را بی‌چاره کرده خنده‌هات

می‌رود، بو می‌کشد، شلیک، مرغی می‌پرد
گردنش خم می‌شود، آرام می‌افتد به پات

گرده‌اش می‌سوزد و پلکش که سنگین می‌شود
می‌کشد آهی، که آهو... جان جنگل به فدات

سروها قد می‌کشند از داغی خون گوزن
عشق قل‌قل می‌زند از چشمه‌ها و بعد، کات:

پوستش را پوستین کرده زنی در نخجوان
شاخ‌هایش دسته‌ی چاقوی مردی در هرات

نظرات 2 + ارسال نظر
وب گرد تنها دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 22:26

سلام مرسی خیلی از این شعر خوشم اومد دمت گرم

وبگرد تنها دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 22:27

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد