ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

فاضل نظری

هیچ دلی عاشق و دچار مبادا
عاقبت چشم، انتظار مبادا
 
می‏روی و ابرها به گریه که برگرد!
چشم خداوند، اشک‌بار مبادا
 
تشنه‌لبی مست رفته است به میدان
این خبر سرخ ناگوار مبادا!
 
تشنه‌لبی مست رفته است به میدان
آینه با سنگ در کنار مبادا
 
تشنه‌لبی مست رفته است به میدان
وعده‌ی دیدار بر مزار مبادا
 
تشنه‌لبی مست رفته است به میدان
تشنه‌لب مست بی‌قرار مبادا
 
شیهه اسبی شنیده می‌شود از دور
شیهه اسبی که بی‌سوار مبادا
 
این طرف آهو دوید، آن طرف آهو
دشت در اندیشه‌ی شکار مبادا
 
وسعت دشت است و وحشت رم اسبان
غنچه‌ی سرخی به رهگذار مبادا

زندگی سبز و مرگ سرخ مبارک
دشت پر از لاله بی بهار مبادا

عالم کثرت گشود راه به وحدت
هیچ به جز آفریدگار مبادا!

نظرات 1 + ارسال نظر
آرامش دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:53

سلام؛

همه با قافیه عشق مصیبت دارند
از تو گفتیم اگر ذکر مصیبت کردیم

مشکل از سبک عراقی و خراسانی نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد