هنوز گر چه صدایت غریب و غمگین است
بلند حرف بزن، گوش شهر سنگین است
بلند حرف بزن ماه بیقرینه، ولی
مراقب سخنت باش، شب خبرچین است
مراقب سخنت باش و کم بگو از عشق
شنیدهام که مجازات عشق سنگین است
اگر به نام تو دستی به آسمان برخاست
گمان مبر که دعا می کنند، نفرین است...
به قدر خوردن یک چای تلخ با من باش
که تلخ با تو عزیزم هنوز شیرین است
مرا به خوب شدن وعده میدهی امّا
شنیدهام همهی وعدهها دروغین است
به حال و روز بد پیش از این چه مینالی؟
چه ماجرا که به تقدیرمان پس از این است