گفته بودم که خاطرَت را این، مردِ تنهای ایل میخواهد
گفتی: «آخر چرا؟!» و پرسیدم: «عاشقی هم دلیل میخواهد؟!»
قلبِ تو، جنس سنگ هم باشد، قبلهی آرزوی من آنجاست
فتحِ این کعبهای که میبینم... آه! اصحاب فیل میخواهد!
گفتهاند امتحان چشمانت، کار یک عاقلِ مسلمان است
کوفهی چشمهای تو شاید «مسلم بن عقیل» میخواهد
بین دریای مشکیِ مویت، باز هم فرق از وسط وا کن
تا دوباره کسی نگوید که معجزه، رود نیل میخواهدپینوشت: این غزل، بیت آخری هم دارد که در اینجا بدون اجازه از شاعر حذف شد.
سلام گرامی..به روزمیکنی منو خبر کن. وبرام اگه امکان داره بیت حذف شده ی شعر رضا سیرجانی رو بفرس...یک دنیا سپاس