ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
به که پیغام دهم؟
به شبآهنگ، که شب مانده به راه؟
یا به انبوه کلاغان سیاه؟
به که پیغام دهم؟
به پرستو که سفر میکند از سردی فصل؟
یا به مرغان نوک چیدهی مرداب گناه؟
به که پیغام دهم؟
دست من، دست تو را میطلبد
چشم من، ردّ تو را میجوید
لب من، نام تو را میخواند
پای من، راه تو را میپوید
به که پیغام دهم؟
بیتو از خویش، تنفّر دارم
دل من باز، تو را میخواهد
به که پیغام دهم؟
به که پیغام دهم؟