ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
جواب سوالم تو باشی اگر
ز دنیا ندارم سوالی دگر
که من پاسخی چون تو میخواستم
مباد آرزویم از این بیشتر
نشستم به بامی که بامیش نیست
شگفتا دلم میزند باز، پر
نفسگیر گردیده آرامشم
خوشا بار دیگر هوای خطر
بر آن است شب تا به خوابم کشد
بزن باز بر زخم من نیشتر
دلم جرأتش قطرهای بیش نیست
تو ای عشق او را به دریا ببر
سلام
دوست عزیز
همیشه دلنگار باشی