ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

جواد زهتاب

وقتی از آفتاب برایت تن آفرید
تکلیف روزهای مرا روشن آفرید

برقی به چشم‌های تو داد و دلی به من
انگار زیر صاعقه‌ای خرمن آفرید

تا چند پیرهن تو جوان‌تر شوی ز من
خیاطّ پیر آمد و پیراهن آفرید

من گل شدم کنار تو پرپر شدم ولی
ای غنچه در سرشت تو، نشکفتن آفرید

در سر هوای زلف تو را داشتم ولی
کوتاه‌تر ز دست منت، دامن آفرید

من ساحل و تو موج، ببین سرنوشت را
حتی کنار آمدنت رفتن آفرید

نظرات 1 + ارسال نظر
نیما رنجبرنیا سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 19:13

جای مصراع اول با دوم رو باید عوض کنید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد