ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مریم جعفری آذرمانی

بدخلقیِ مادربزرگم که... روانش شاد
شاید غریزی بود مثل داد در بیداد

بین معلّم‌ها فقط خیّام می‌دانست
جایی ندارد هیچ در مجموعه‌ی اعداد

جام جهان‌بین قطره‌اشکی بود از چشمم
تاریخ، حقّم بود وقتی اتّفاق افتاد

در درس دستور زبان از ماضی مطلق
آن قدر ترسیدم که گفتم هرچه باداباد

از اوّلین انشا فقط یک جمله یادم هست:
بابا اگر نان داد تاوان هم فراوان داد

نظرات 1 + ارسال نظر
نعیما دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:49

آفرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد