ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

بهروز یاسمی

باغ با دلهره در حال شکوفا شدن است
رود با همهمه آماده‌ی دریا شدن است
 
ابرها لکّه‌ی دامان زمین را شستند
خاک در تاب و تب گرم مطلّا شدن است
 
سر زد از پیرهن پاره‌ی شب، یوسف ماه
دولت گم‌شده در معرض پیدا شدن است
 
بگسل ای سلسله، ای سلسله‌ی ممتد شب
نوبتی باشد اگر، نوبت فردا شدن است
 
ای گشاینده‌ترین دست، کلید تو کجاست؟
قفل این پنجره‌ها منتظر وا شدن است
 
گوش کن ای شب کر! صحبت صبح است و سحر
آفتاب آمده کِی فرصت حاشا شدن است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد