ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

بهروز یاسمی

در من دوباره زنده شده یاد مبهمی
دنیا قشنگ‌تر شده این روزها کمی

گفتم کمی؟ نه! خیلی- یک کم برای من
یعنی زیاد یعنی هم‌سنگ عالمی

دریا کجا و باغ کجا؟ سهم من کجا؟
من قانعم به برگِ گلی، قطره شبنمی

ای عشق چیستی تو که هر گاه می‌رسی
احساس می‌کنی که دلیری، که رُستمی

مثل اساس فلسفه و فقه، مبهمی
مثل اصول منطق و برهان، مسلّمی

هم‌چون جمال پرده‌نشینان، محجّبی
هم‌چون بساط باده‌فروشان، فراهمی

حق داشت آدم، آخر بی‌عشق آن بهشت
کم‌تر نبود از برهوت، از جهنمی -

با سیب سرخ وسوسه، پرهیز و لب‌گزه
قصری پر از فرشته و دیوار محکمی؟

باید مجال داد به خواهش، به وسوسه
باید درود گفت به شیطان به آدمی!

نظرات 2 + ارسال نظر
آرسام یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:58 http://نگین سبز کربال

سلام .. من که با خوندن این شعر حال کردم
بهم سر بزن خوشحال میشم

آرسام یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 http://نگین سبز کربال

اگه مایلید تبادل لینک کنید به این اسم لینک کنید
نگین سبز کربال................. خبرم کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد