ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

امیری فیروزکوهی

آزاده را جفای فلک بیش می‌رسد
اوّل، بلا به عاقبت‌اندیش می‌رسد

از هیچ آفریده ندارم شکایتی
بر من هر آن چه می‌رسد از خویش می‌رسد

چون لاله یک پیاله ز خون است روزی‌ام
کآن هم مرا ز داغ دل خویش می‌رسد

رنج غناست آن چه نصیب توان‌گر است
طبع غنی به مردم درویش می‌رسد

امروز نیز محنت فرداست روزی‌ام
آن بنده‌ام که رزق من از پیش می‌رسد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد