ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

فروغ فرّخ‌زاد

می‌روم خسته و افسرده و زار
سوی منزل‌گه ویرانه‌ی خویش
به خدا می‌برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه‌ی خویش

می‌برم تا که در آن نقطه‌ی دور
شت‌وشویش دهم از رنگ گناه
شست‌وشویش دهم از لکّه‌ی عشق
زین همه خواهش بی‌جا و تباه

می‌برم تا ز تو دورش سازم
ز تو ای جلوه‌ی امید محال
می‌برم زنده‌به‌گورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال

ناله می‌لرزد، می‌رقصد اشک
آه! بگذار که بگریزم من
از تو ای چشمه‌ی جوشان گناه
شاید آن به که بپرهیزم من

عاقبت بند سفر، پایم بست
می‌روم، خنده‌به‌لب، خونین‌دل
می‌روم، از دل من دست بردار
ای امید عبث بی‌حاصل
نظرات 1 + ارسال نظر
baloot شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:23

شعر های فروغ فوق العاده هستن دمتون گ ر م/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد