ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

محمدعلی بهمنی

تو از اول سلامت پاسخ بدرود با خود داشت
اگر چه سحر صوتت جذبه‌ی داوود با خود داشت

بهشتت سبزتر از وعده‌‌ی شدّاد بود
اما برایم برگ‌برگش، دوزخ نمرود با خود داشت

ببخشایم اگر بستم دگر پلک تماشا را
که رقص شعله‌ات در پیچ و تابش دود با خود داشت

سیاوش‌وار بیرون آمدم از امتحان گرچه
دل سودابه‌سانت هر چه آتش بود با خود داشت

مرا با برکه‌ام بگذار، دریا ارمغان تو
بگو جوی حقیری آرزوی رود با خود داشت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد