ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

الهام دیداریان

یک نفر قلب تو را بی سحر و جادو می‌برد
بی‌گمان من می‌شوم بازنده و او می‌برد

اشک می‌ریزم و می‌دانم که چشمان مرا
عاقبت این گریه‌های بی‌حد از سو می‌برد

آن قدر تلخم که هر کس یک نظر می‌بیندم
ماجرا را راحت از رفتار من بو می‌برد

من در این فکرم جهان را می‌شود تغییر داد
عاقبت اما مرا تقدیر از رو می‌برد

یک نفر از خواب بیدارم کند، دارد کسی
با خودش عشق مرا بازو به بازو می‌برد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد