ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

محمّدسعید شاد

خدا آن قدر برق انداخت شمشیر نگاهت را
که حتی راه‌زن‌ها هم نمی‌بندند راهت را

دو چندان می‌شود زیبایی‌ات وقتی که می‌گیرد
هلال ابر گیسوی سیاهی روی ماهت را

به آسانی جهانم را تصرف می‌کنی وقتی
مجهّز می‌کنی با عشوه‌ای حتی سپاهت را

دهانش از تعجب باز می‌ماند اگر دریا
فقط یک لحظه در چشمت ببیند این شباهت را

خدا هم مثل من زیبایی‌ات را دوست می‌دارد
و لذّت می‌برد وقتی که می‌بیند گناهت را

نه تنها من فقط گاهی تو را گم می‌کنم در خود
که هر شب شمس گم می‌کرد راه خانقاهت را
نظرات 2 + ارسال نظر
nader دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:48

in sheer az mohammad saide shad e,ke be nazar man behtarin ghazlsaraye moasere,jaye sheerash tooye in webloge khoobet khalie.

ممنون از تذکرت

[ بدون نام ] دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 15:33

سلام
بله به قول این آقا سعیدشاد واقعا یکی ازبهترین شاعرهای این دوره است که ای کاش هنرش اونطورکه شایسته است درک بشه.
غروب خوب توآغازخواب شیرین است
غروب تلخ من امّاشروع شبگردیست

نگوکه زهرنبود آنچه ریختی در جام
بگوبگردد اگر دور دورِ نامردیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد