عشق یعنی این که از اندوه مردم نگذری
زندگی یعنی که از شور و ترنّم نگذری
باز ای داوود خوشخوان! لب فروبستی چرا؟
از کنار دردهامان بیتکلّم نگذری
باده پیش آرید، فروردین هشیاران رسید
حبّ مولا داشتن یعنی که از خم نگذری
یک سر سوزن به فکر زیردستان نیز باش
ای مسیح فرودین از چرخ چارم نگذری
خانة دل خانة شور است و شیدایی و شعر
بوی دف میآید این جا، با تألم نگذری
ای نسیم از خانة ما بیسلامی رد مشو
ای بهار از کوچة ما بیتبسّم نگذری
زندگی دریاست، یک دریای پنهان در صدف
از دل دریای هستی بیتلاطم نگذری