بهاران بود و مجنون مُرد از بیهمزبانیها
به قدر عمر پیران کم شد از عمر جوانیها
دریغا پهلوانان و دریغا پهلویخوانان
دریغاتر فتوتنامۀ بیپهلوانیها
شغاد قصّه بازی میکند در نقش رستم هم
چه زخمی میخورد سهراب در این پرده خوانیها
نمیدانی ندانستن چه طرفه صرفهای دارد
که شور هیچدانان است و دور هیچدانیها
عزا این نیست، غم این نیست، داغ کربلا این نیست
به خندیدن شباهت میبرد این نوحهخوانیها
دلم میخواست در عهد عتیق عاشقی باشم
چرا منسوخ شد موسای من عهد شبانیها؟