ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

گلچین گیلانی - شیشه‌های خون

آخرین شعر گلچین گیلانی (شاعر باز باران با ترانه)
در بستر بیماری سرطان خون
لندن - 22 نوامبر 1972

دو سه تا شیشه ز خون دگرانم دادند
دو سه تا ماه دگر، بیهده جانم دادند

این چنین بخشش کم‌پایه، بپرسید چرا
بس نبود آن‌چه به یک عمر نشانم دادند؟

زین همه رنگ دل‌آرا که جهان راست، چرا
گچ کشیدند به چشم و یرقانم دادند؟

سرزنش کم کن اگر نیست مرا بار و بری
شصت سال است که چون شاخه تکانم دادند

ای پرستار، زمانی که محصل بودم
دلبرانی چو تو، چندی هیجانم دادند

ای پرستار، به نبضم تو چه‌ها می‌شمری؟
سود اگر بود، ز کف رفت و زیانم دادند

خوشم ای دل، که در این می‌کده بی‌بت و می
با خیال می و ساقی، ضربانم دادند

هم‌اتاقم، دو سه شب درد کشید و دررفت
گفت تابوت به‌جای چمدانم دادند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد