ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

سعید ربیعی - سه رباعی

هر کس که شبی در ِ اتاقم آمد
با قصدِ ربودنِ چراغم آمد...!
بسپار بگویند که در منزل نیست
این بار اگر عشق سراغم آمد!

چشمان ِ تو عشق و کینه را با هم داشت
یک حسِ دوگانه، حالتی مبهم داشت
از ساز ِ مخالف زدنت ممنونم ...
اُرکستر ِغمم فقط همین را کم داشت!

یک تور سپید و صورتی بر تن شد
یک دختر ساده و رمانتیک، زن شد
دیروز تمام ِ فکر ِ او « شعرش» بود
امروز تمام ِ غصه‌اش «روغن» شد!
نظرات 1 + ارسال نظر
فریده پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:35 http://www.bademozahem.com

سلام و خسته نباشید من با آقای سعید ربیعی ساکن اراک که مدرک تحصیلی کامپوتر دارن و برگزیده ادبی شدند کار مهمی دارم لطفا کمکم کنید سپاسگذارم.

سلام
به وبلاگ ایشان مراجعه کنید:
ahoora64.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد