اگر چه موجم و تلخ است عمر کوتاهم
دوباره از لبت ای رود بوسه میخواهم
شبیه آینۀ از غبار لبریزم
شبیه برکۀ دلگیر دور از ماهم
برادری کن و این بار هم اسیرم ساز
که گرگهای زیادی نشسته در راهم
تمام عمر نوشتم غزل غزل امّا
دلی که خواسته بودی نداشت دریا هم
نه سرنوشت، نه قسمت، حقیقتش این بود
خدا نخواست بمانیم ما دو تا با هم!